دعوتهاي انبيا.
هر چند هر يك از انبيا مسئوليّت خاصّي داشته اند؛ ولي همه¬ي آنان دارای صفات مشتركی بوده اند. صفات ویژه¬اي كه به وسيله ي آن ها، انبيا و پيامبران راستين، از مدّعيان دروغين نبوّت و بلكه از همه ي مردم ممتاز مي شوند، عبارتند از:
1 ـ دعوت به توحيد: مهم¬ترين وظيفه ی اصلي انبيا اين بوده كه توحيد ذاتي و صفاتي و عبادي را به مردم بياموزند. چنان¬كه خداوند مي¬فرمايد: «مااَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رَسُولٍ اِلّا نوحي اِلَيهِ اَنَّهُ لااِلَهَ اِلّا اَنَا؛ فَاعبُدونِ: ما پيش از تو هيچ پيامبري را نفرستاديم، مگر اين¬كه به او وحي كرديم، كه معبودي جز من نيست؛ پس تنها مرا پرستش كنيد.» (انبيا 21/25)
2 ـ نفي شخصيّت¬پرستي: انبيا هرگز مردم را به پرستش خود دعوت نمي¬كردند، بلكه آن¬ها را فقط به پرستش خدا دعوت مي¬كردند. چنان¬كه قرآن¬ كريم مي¬فرمايد: «ماكانَ لِبَشَرٍ اَن يُؤتِيَهُ اللهُ الكِتابَ وَالحُكمَ وَالنُّبُوَّةَ، ثُمَّ يَقولَ لِلنَّاسِ كونوا عِبادًا لي مِن دونِ اللهِ؛ وَلَكِن كونوا رَبّانِيِّينَ بِماكُنتُم تُعَلِّمونَ الكِتابَ وَ ماكُنتُم تَدرُسونَ: براي هيچ انساني زان پس كه خدا به او كتاب و حكم و نبوّت به او دهد روا نيست، كه به مردم بگويد: به جاي بندگي خدا مرا بپرستيد؛ بلكه [مي¬گويد]: مردمي الهي باشيد، آن¬گونه كه كتاب خدا را مي¬آموختيد.» (آل¬عمران 3/79)
3 ـ نهضت عليه جهل و تقليد كوركورانه: از آنجا كه برنامه¬ي اصلي انبيا تزكيه و تعليم كتاب و حكمت است؛ انبيا مي¬كوشيدند، از مردم جهل¬زدايي كرده و مردم را از تقليد كوركورانه بازدارند و انسان¬ها را محقّق بارآورند و اگر در مطلبي هم كه در آن علم ندارند و ازاين¬رو، بايد تقليد كنند، در تقليدشان محقّق باشند نه مقلّد. چنان¬كه قرآن كريم مي¬فرمايد: «اِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعوا مااَنزَلَ اللهُ قالوا بَل نَتَّبِعُ مااَلفَينا عَلَيهِ آباءَنا اَوَلَو كانَ آباؤُهُم لايَعقِلونَ شَيئًا وَ لايَهتَدونَ: هنگامي كه به آن¬ها گفته مي¬شود: از آنچه خدا نازل كرده است، پيروي كنيد، مي¬گويند: نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروي مي¬نماييم؛ آيا اگر پدران آن¬ها، چيزي نمي¬فهميدند و به راه صواب نمي¬رفته¬اند [باز هم درخور پيروي هستند؟]» (بقره 2/170)
4 ـ دعوت كردن با بصيرت: انبيا مردم را با بصيرت به سوي خدا دعوت مي¬كنند. قرآن به پيامبرش مي¬فرمايد: قُل هَذِهِ سَبيلي اَدعوا اِلَي اللهِ عَليٰ بَصيرَةٍ اَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني: بگو: اين راه من است. من و پيروانم مردم را با بصيرت به سوي خدا دعوت مي¬كنيم. (يوسف 12/108)
5 ـ دعوت به عقل و استدلال: از صفات انبيا دعوت به عقل و استدلال و برهان و پرهيز از وهم و گمان است. پيامبران در وحي¬هاي خود براي هر مطلبي چون توحيد، معاد، عدل، وحي، حتّيٰ عبادات برهان اقامه مي¬كردند. چنان¬كه خداوند به پيامبرش مي¬فرمايد: «قُل اِنّي عَلىٰ بَيِّنَةٍ مِن رَبّي: بگو: من دليل روشني از پروردگارم دارم.» (آل عمران 6/57)
6 ـ دعوت به وحدت: يكي از صفات انبيا، دعوت به وحدت و پرهيز از اختلاف است.
چنان¬كه قرآن كريم در اين زمينه مي¬فرمايد: «كانَ النّاسُ اُمَّةً واحِدَةً؛ فَبَعَثَ اللهُ النَّبِيّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنذِرينَ؛ وَ اَنزَلَ مَعَهُمُ الكِتابَ بِالحَقِّ، لِيَحكُمَ بَينَ النّاسِ فِيمَااختَلَفوا فيهِ: مردم در آغاز يك دسته بودند [و تضادي در ميان آن¬ها وجود نداشت]؛ به تدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايي در ميان آن¬ها پيدا شد؛ در اين هنگام خداوند پيامبران را برانگيخت، تا به مردم بشارت و بيم دهند و كتاب آسماني كه به حقّ دعوت مي¬كرد، با آن¬ها نازل نمود، تا در ميان مردم در آن¬چه اختلاف داشتند، داوري كنند. (بقره 2/213)
7 ـ تبليغ رايگان: پيامبران برنامه¬هاي هدايتي خود را به طور رايگان در اختيار مردم مي¬گذاشتند. چنان¬كه قرآن كريم مي¬فرمايد: «اِتَّبِعوا مَن لايَساَلُكُم اَجرًا وَ هُم مُهتَدونَ: از كساني پيروي كنيد كه از شما مزدي نمي¬خواهند و خود هدايت يافته¬اند.» (يس 36/21)
و فرموده: پيامبران به مردم مي¬گفتند: «مااَساَلُكُم عَلَيهِ مِن اَجرٍ؛ اِن اَجرِيَ اِلَّا عَلى رَبِّ العالمين: براي دعوتم مزدي از شما نمي¬طلبم، پاداش من تنها با پروردگار جهانيان است.» (شعراء 109)